دزد پارکینگ ( درجه سختی از نظر کتاب متوسط ، از نظر من : متوسط . )
پارکینگ جلوی شهر داری یک پارکینگ عمومی بود با چهار نگهبان و با گنجایش 180 ماشین. هر نگهبان مسئول مراقبت از یک بخش پارکینگ بود که 45 ماشین در آن جای می گرفت.
هر قسمت ورود و خروج جداگانه داشت و پول پارکینگ به هنگام خروج گرفته می شد.
ساعت 45/7
ماشین خاکستری رنگی وارد پارکینگ شد. پارکینگ هنوز خلوت بود. مردی ریشو با کلاه بره و پیراهن تابستانی از ماشین بیرون آمد و در آن را قفل کردو به نگهبان گفت : چرا پارکینگ هنوز خلوت است؟
آرنو واکر، نگهبان آن بخش لبخندی زد و گفت: شما زود آمدید. ماشینتان چقدر اینجا می ماند؟
مرد ریشو گفت: حداقل تا ساعت 11
نگهبان گفت: 3 ساعت و ربع و رسید را به مرد ریشو داد.
ساعت 30/8
پارکینگ دیگر جای پارک نداشت. سمت راست و چپ اتومبیل خاکستری، مرسدس بنز قرمز رنگ و فورد کاپری سفید رنگی پارک شده بود. کمی دورتر مردی مراقب پارکینگ و ماشین خاکستری بود. مردی که به شدت تغییر قیافه داده بود و فقط یک تماشاگر دقیق می فهمید که او همان مرد ریشو است.
ساعت 45/8
مرد به اتومبیل خاکستری رنگ نزدیک شد و ظرف 30 ثانیه بدون آنکه کسی بفهمد از آنجا خارج شد.
ساعت 49/8
آرنو واکر فولکس واگن زرد رنگی را به جای خالی هدایت کرد. او فهمید اتو مبیل خاکستری رفته ولی چون پول پارکینگ را داده بود اهمیتی نداد ( منظور جمله اینه که ماشین خاکستری پول پارکینگ را داده نه آرنو واکر)
ساعت 10/11
مرد ریشو ( اینبار با قیافه اصلی) به آرنو واکر نزدیک شد و فریاد زد : ماشین من کجاست؟
نگهبان گفت: ماشین خاکستری...؟ و به محلی که فولکس واگن زرد پارک شده بود و دو فولکس واگن دیگر هم در دو طرفش بودند نگاه کرد.
مرد ریشه فریاد زد: توی آن ماشین تابلو و مجسمه های کوچک گرانقیمت بود.
پلیس محلی که در حال گشت در اطراف بود آن ها را دید. وارد پارکینگ شد و گفت اینجا چه خبره؟
مرد ریشو گفت: ساعت 45/7 ماشینم را اینجا پارک کردم ولی الان اینجا نیست.
پلیس گفت: ماشین را کجا پارک کردید؟
مرد ریشو گفت: جای آن فولکس واگن زرد رنگ، کنارش هم یک مرسدس قرمز رنگ و یک فورد سفید بود.
پلیس کفت: باید برای نوشتن گزارش به اداره پلیس بیایید.
ولی ناگهان آرنو واکر گفت : شما یک شیاد و کلاهبردارید آقا ( خطاب به مرد ریشو).
ادعای او درست بود چون مرد ریشو بلافاصله از آنجا خارج شد و دیگر باز نگشت.
نگهبان گفت: سرکار به موقع فهمیدم این آدم ... ( این یه حرف معمولی بود ولی چون طبق قانون نباید در پست ها از حرف های رکیک استفاده شود خودتون یه چیزی اینجا بگید! ) چه اشتباهی کرده.
خب کارآگاهان داستان به آخر رسید حالا شما باید بگید که مرد ریشو چه اشتباهی کرده بود که آرنو واکر فهمید که او یک شیاد است؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)